عنوان مورد نظر در دسترس نمی باشد!

 

کلافه ام...
 

مشترک مورد نظر!
مشترک مورد نظر
در دسترس نمی باشد...............!

مشترک مورد نظر خاموش است!
هیچ مشترک مورد نظری در دسترس نمیباشد!

همه دنیا یه هویی قطع میشن!
میخ!
این دوروبر میخ نیست؟!
میخ مورد نظر هم در دسترس نمیباشد!
 

انتظار می کشیم.......

 

 

 

 

نظرات 9 + ارسال نظر
سیامک سالکی شنبه 2 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 03:16 http://tighoabrisham.blogsky.com

سلام، خوبی؟
سفرا بی خطر، خوش گذشت؟

یادداشت جالبی بود.
حالا با این همه کمبود، انتظار در دسترس هست؟؟؟

سلام...ممنونم
نمیدونم چی فهمیدی ازش!
هنوز منتظرم...!

مهرداد شنبه 2 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:21 http://manam-minevisam.blogsky.com

سلام
آرامش وبلاگتون منو خواننده ی این وبلاگ کرده!!
با یه دست تبادل لینک خنک چطورید؟ باعث افتخار منه که با این وبلاگ تبادل لینک داشته باشم.
من معمولا زیاد از چیزی تعریف نمیکنم ولی از نامردی و ناحقی بدم میاد پس میگم که نا حقی نشه:
وبلاگت خاصه، همینجوری نگهش دار
موفق باشی

سلام
ممنونم,نظر لطفته دوست عزیز....
بازم ممنون....

مهرداد شنبه 2 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 18:24 http://manam-minevisam.blogsky.com

سلام
ممنون از اینکه تبادل لینک رو قبول کردی.
شما رو با نام " زنده وار " لینک کردم. اگه دوست داشتید هر اسمی دیگه ای رو بیاید بگید من در اولین فرصت اسمتون رو تغییر میدم.
راستی لطفا منم با نام ( منم بلدم بنویسم ) لینک کنید
بازم از لطفتون ممنون
موفق باشید

نیلوفر شنبه 2 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 21:04 http://my-home.blogsky.com/

می دونی...
داشتم فکر می کردم که مشترک های مورد نظر شاید عادت کرده اند به این که در دسترس نباشند...!

آهای مشترک های مورد نظر کمی هم در دست،در دسترس باشید!

شاید...
اما گاهی باید غرشو به سرویسهای مخابراتی زد!:دی
اگه مشترکین مورد نظر همچین عادتی دارن بهتره که این ماسماسکهاشونو بندازن یه گوشه!

قطره یکشنبه 3 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 09:55 http://bidakrkhab.persianblog.ir

حالا این انتظار کشیدن چیزی رو در دسترست قرار میده ؟؟؟
راستی رسیدن به خیر ... سفر خوش گذشت ؟ کجا رفتی ؟ چی کار کردی ؟ همیشه به گشتن باشی از نوع بدون انتظارش

آره...گاهی...
مرسی عزیزم...

سایه سپید یکشنبه 3 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 14:27 http://khateratEgahBgah.persianblog.ir

گاهی میخ بهتر از مشترک مورد نظر دردای ما رو می فهمه.....

این میخ قصه اش فرق می کنه!

سایه سپید یکشنبه 3 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 14:28 http://khateratEgahBgah.persianblog.ir

سفر بخیر خانوم...ببخش دیر سر زدم....گرفتار بودم....
راستی مگه شمال هستی؟؟؟
مامان برام لواشک و آلوچه آوردا!!!!کلی خوشمزه س.....جات سبز....شما هم بفرما...

مرسی...خواهش می کنم,میدونم دیگه خانوم خونه شدی!:دی
نه,ولی باز باید برم
پس به خواسته ات رسیدی!نوش جونت عزیزم

بابک چهارشنبه 6 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 17:59

وقتی این پستتو خوندم خندم گرفت.

پستم فقط فحش کم داشت!:دی

سایه سپید پنج‌شنبه 7 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 11:18 http://khateratEgahBgah.persianblog.ir

قصه ی میخ چیه پس؟؟؟؟کنجکاو شدما!!!!بیا در گوشم تعریف کن!!!!:دی
راستی شمال باز خوش بگذره!!!!

هیچی،مشترک مورد نظر همیشه بهم میگه وقتی خیلی حرص می خوری,کاری نداره که,یه میخ فرو کن تو پریز!!! ببین راحت میشی؟! :دی
مرسی عزیزم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد